محمد رضامحمد رضا، تا این لحظه: 8 سال و 8 ماه و 19 روز سن داره

ثبت لحظه های شیرین ما ومحمد رضا

آهسته آهسته!

1395/1/7 1:25
نویسنده : مادر یک سرباز
251 بازدید
اشتراک گذاری

کاش میشد تمام لحظه های با تو بودنم را ضبط کنم تا هیچ یک از لحظه ها رو فراموش نکنم

یادم نره ک یک ماهی هست سینه خیز میری و چند روزه چهار دست و پا از این سر به اون سر میری و دو هفته ست ک دندونای پایینیت نیش زده و اینقدر تیزه ک وقتی دستمو گاز می گیری جیغم در میاد

یادم نره ک عید امسال با لباس جدیدت چقدر زیبا شدی و چقدر قشنگ مامان، بابا و دد را تلفظ می کنی

آه چقدر عجله داری برای بزرگ شدن، بگذار بیشتر نگاهت کنم. بگذار بیشتر با تو کودکی کنم

بگذار کمی بیشتر در آغوشم جا بگیری

من از زلال چشمای تو هیچ وقت سیراب نخواهم شد

پسندها (1)

نظرات (2)

biiitaaa
8 فروردین 95 18:43
در شکفتن جشن نوروز براتون سلامتي و بهروزي، طراوت و شادکامي، عزت و کاميابي را آرزومندم.خيلي خوشحال ميشم عزيزم به منم سر بزنين
شاپرک
31 فروردین 95 17:30
ای جانم.. چ با احساس! لذت ببر از هر دقیقه بوس به مامان خوب و پسر نازنینش